نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه



:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه



:: بازدید از این مطلب : 90
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

حتما شما هم این تجربه را دارید که بعضی روزها بعد از بیدار شدن از خواب احساس نشاط، انرژی و عشق می کنیم و به همه چیز از جمله خود، خانواده و همکارانمان خوش بین هستیم. اما بعضی روزهای دیگر بدون آنکه علت را بدانیم کسل و بی حوصله هستیم، گویی هیچ چیز در زندگی نمی تواند ما را خوشحال و امیدوار کند.

مطالعات جدید نشان می دهد که انسان بیشتر از آنچه تصور می کنیم توانایی کنترل ذهن خود را دارد. در واقع دیدن نیمه پر لیوان مهارتی است که می توان آن را تقویت کرد. الگوهای فکری ما تغییرپذیرند و به راحتی می توان الگوهای فکری جدید را با الگوهای قدیمی عوض کرد. در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که می توان با استفاده از آنها خوش بینی را تمرین کرد.

 

نعمت هایی را که خداوند به شما عطا کرده است بشمارید

واضح است که توجه به چیزهای مثبتی که برای ما اتفاق افتاده اند به ایجاد تفکر مثبت و خوش بینانه کمک خواهد کرد. هر روز فهرستی از چیزهای خوب و بدی که در طول روز با آنها روبرو شده اید تهیه کنید. طریقه دیگر فکر کردن راجع به این چیزها می تواند نوعی نگرش باشد. به خودتان گوشزد کنید که اوضاع آنقدرها هم بد نیست. مطمئنا پس از مدتی به این باور خواهید رسید که واقعا اوضاع آنقدرها که فکر می کرده اید بد نیست.

لازم است افراد بدبین اطمینان حاصل کنند که تاثیر نگاه به نیمه پر لیوان موقتی نیست. هرچه بیشتر به چیزهای خوب توجه کنید، مهارت مغز شما برای توجه به چیزهای مثبت بیشتر خواهد شد. در واقع از طریق تمرین می توان مغز خود را به مثبت دیدن عادت داد. حتما امتحان کنید. شاید در ابتدا این کار بیهوده به نظر برسد (واقعا چه نیازی هست بنویسیم که ناهار امروز خوشمزه بوده است؟)، اما پس از مدتی خواهید دید که فهرست چیزهای مثبتتان طولانی تر خواهد شد.

خود را کنترل کنید

معمولا احساسات خود را با صفاتی مانند "غیر قابل کنترل" توصیف می کنیم. اما روانشناسان به درستی این صفات شک دارند. شما می توانید تصمیم بگیرید که رئیس احساسات خود یاشید یعنی آنها را تحت کنترل خود در آورید. البته چنین تصمیمی به این معنا نیست که مثلا دیگر هرگز احساس غم و غصه به سراغتان نیاید. به هرحال همیشه دلایلی منطقی برای غصه دار شدن وجود دارد. این تصمیم در واقع به این معناست که حالتان زودتر خوب می شود. در واقع آنچه در اینجا موردنظر ما است مثبت نگری کورکورانه نیست، بلکه "خوش بینی واقع گرایانه" است. متاسفانه چیزهای منفی همیشه رخ می دهند و این غیرقابل اجتناب است، اما خوشبختانه می توانیم شیوه واکنش به آنها را تغییر دهیم.

مثلا این سناریو را در نظر بگیرید: شما تقریبا از همه ای میل های دریافتی خود راضی هستید. مسلما گاهی خبرهای بد می شنوید. ولی در عین حال بعضی ایمیل ها آنقدر مبهم و دوپهلو هستند که هم می توان آنها را مثبت تفسیر کرد و هم منفی. اگر بتوانید جنبه مثبت را ترجیح بدهید و بر آن تمرکز کنید، گامی بزرگ به سوی یک زندگی خوش بینانه برداشته اید.

تفکر هوشمندانه همچنین به ما کمک می کند تا نوحی حس بی طرفی و خنثی بودن نسبت به اتفاقات بد پیدا کنیم. چیزهای ناگوار اتفاق می افتند، از کنار ما می گذرند و تمام می شوند. این نوعی نگرش واقع بینانه است: نمی توان مانع رویدادهای بد شد، اما می توان از آنها گذشت و ذهن خود را مشغولشان نکرد

مثال های زیادی در این زمینه وجود دارد. تصور کنید افراد در محل کار مرتب از شما می خواهند کاری را انجام دهید. به جای اینکه ناراحت و آزرده شوید و احساس کنید دیگران پرتوقع هستند، این درخواست ها را موقعیتی برای پیشرفت حرفه ای ببینید. فراموش نکنید که خوش بینی مستلزم خلاقیت است. در واقع این نوعی سیکل معیوب است: وقتی تصمیم می گیرید در مورد اتفاقات مثبت فکر کنید، پاسختان به چالش ها خلاقانه تر خواهد بود... که باعث می شود مثبت تر فکر کنید. و این روند ادامه می یابد.

تفکر کنید

حقه ای که در اینجا باید به کار ببرید  این است که در زمان حال زندگی کنید یعنی اسیر گذشته نباشید و مرتب آرزو نکنید که ای کاش اوضاع اینگونه نبود. تفکر هوشمندانه همچنین به ما کمک می کند تا نوحی حس بی طرفی و خنثی بودن نسبت به اتفاقات بد پیدا کنیم. چیزهای ناگوار اتفاق می افتند، از کنار ما می گذرند و تمام می شوند. این نوعی نگرش واقع بینانه است: نمی توان مانع رویدادهای بد شد، اما می توان از آنها گذشت و ذهن خود را مشغولشان نکرد.

تغییر طرز فکر مانند تغییر رژیم غذایی شما است. تمرکز بر آنچه وارد بدنتان می شود بخشی از یک رژیم غذایی است. یعنی نوعی هوشیاری نسبت به غذاهای مصرف شده. بسیاری از افراد این کار را انجام می دهند: "این هفته نوشیدنی ها شکردار نخواهم نوشید. این هفته فست فود نمی خورم."  با این حال بسیار به ندرت پیش می آید که نسبت به تفکرات خود تا این حد هوشیار باشیم. کافی است تنها چند دقیقه در روز بر احساسات خود تمرکز کنیم"  من چیزهای بد را می پذیرم ولی آنها را رها می کنم و اجازه نمی دهم که ذهنم را آشفته و نگران کنند.

چهره ای شاد و خندان داشته باشید

جملات زیادی را در این باره می شنویم: "بخند!"، " خنده بر هر درد بی درمان رواست."، " اخم هایت را باز کن!" و بسیاری جملات دیگر. مطمئن باشید که این جملات توصیه هایی سودمند هستند. عکس العمل مثبت نسبت به اتفاقات منفی راهی ساده و موثر برای تمرین دادن مغز است. لبخند و خنده اندروفین خون را افزایش می دهد و به بهتر شدن خلق و خو کمک می کند، هرچند ساختگی باشد.

پس دفعه بعد که شنیدید در فلان درس نمره کمی گرفته اید، بخندید و به نمره های خوبی که قبلا گرفته اید فکر کنید. مطمئنا این نمره های خوب در آینده نیز تکرار خواهند شد.

 



:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

کودکان

هوش هیجانی، بهترین پیش گوی دست آوردهای آینده کودک است. هم چنین بسیاری از مردم بر این باورند که هوش هیجانی، بیش تر از ضریب هوشی و مهارت های فنی، به موفقیت کودکان کمک می کند. به توانایی افراد در شناخت و کنترل احساسات شخصی خود و دیگران و هم چنین استفاده از این توانایی برای تصمیم گیری بهتر، تفکر خلاقانه، انگیزه بخشیدن به خود و دیگران، لذت بردن از سلامتی و روابط بهتر و زندگی شادتر، «هوش هیجانی» می گویند.

 

1. آرام باشید

اضطراب خودتان را کاهش دهید. «هری استاک سالیوان»، نظریه ای مبنی بر به ارث بردن اضطراب از والدین را ارایه کرده است. تحقیقات نشان می دهد که تماس لمسی والدین، صدا و حتی حرکات آن ها می تواند اضطراب نوزاد را کاهش یا افزایش دهد.

 

2. توانایی حل مسئله را یادش بدهید

به کودک تان بیاموزید که چگونه مشکلات را حل کند. گاهی وقت ها، زمانی که کودکان احساس کنند درک می شوند، راحت تر می توانند مشکلات شان را قبول و هم چنین حل کنند؛ البته زمان هایی هست که آن ها برای این کار، به کمک والدین خود نیز نیاز دارند. بهترین کار این است که صبر کنید تا آن ها، خودشان برای حل مشکلات، سراغ تان بیایند و کمک بخواهند.

 

3. آرامش داشتن را به کودک بیاموزید

به او یاد بدهید که چگونه خودش را تسکین دهد و آرام کند. کودک، معنای آرامش بخشیدن را از والدین می آموزد و یاد می گیرد که چگونه نیازهای خود را کنترل کند و در زندگی، چگونه خود را در برابر مشکلات، آرام نگه دارد.

 

4. تایید کنید

احساسات فرزندتان را بپذیرید و آن را تایید کنید. به او بگویید که نمی تواند احساساتش را انتخاب کند، اما باید یاد بگیرد که با آن احساسات، چه کار کند و چگونه آن ها را بروز دهد.

 

5. همدردی کنید

با او هم دردی کنید. زمانی که برای احساس ناراحتی یا عصبانیت فرزند خود، نمی توانید کاری انجام دهید، بهترین کار، هم دردی با اوست. انسان ها، وقتی بدانند کسی هست که آن ها را درک کند، راحت تر، با مشکلات احساسی خود، کنار می آیند. هم دردی کردن، به کودک کمک می کند که متوجه شود زندگی، احساسی خطرناک یا شرم آور نیست و همه، در زندگی شان، با احساسات مختلف، درگیر هستند. هم چنین او، هم دردی کردن با دیگران را یاد می گیرد. شما می توانید از این جمله ها هم کمک بگیرید: «می دانم که سخت است بازی کردن را تمام کنی و بیایی با هم شام بخوریم، اما الان، زمان شام خوردن است».

 

6. تحقیر نکنید

به او اجازه دهید احساساتش را بیان کند. به جای نادیده گرفتن یا تحقیر کردن احساسات فرزندتان، به او اجازه دهید آن ها را بیان کند؛ برای مثال، به او نگویید «یک زخم به این کوچکی که درد ندارد». با او، طوری رفتار کنید که بتواند احساساتش را برای تان بازگو کند. نادیده گرفتن خشم و ناراحتی او، سبب نمی شود آن ها را فراموش کند، بلکه باعث می شود احساساتش را درون خود بریزد. این احساسات، نابود نمی شوند و دنبال راهی برای بروز می گردند و ممکن است خود را به صورت کابوس نشان دهند.

کودک

 

7. خوب گوش کنید

به احساسات و هیجانات کودک تان، گوش دهید. گاهی وقت ها، کودکان نیاز دارند احساسات شان را برای تان بازگو کنند و شما، آن ها را بشنوید. این کار، به آن ها کمک می کند تا با احساس خود، کنار آیند و آن را رها کنند. می توانید از جمله هایی مانند «ناراحت به نظر می رسی. همه ناراحت می شوند. من کنارت هستم. می توانی با من صحبت کنی» یا «می دانم آن قدر ناراحت و عصبانی هستی که می خواهی فریاد بزنی و گریه کنی. من هم گاهی وقت ها، این طوری می شوم» استفاده کنید.

 

 

8. در آغوشش بگیرید

نوزاد خود را در آغوش بگیرید و به صدای گریه او، واکنش نشان دهید. هوش هیجانی با ارتباط های اولیه او با دیگران و اعتمادش به اطرافیان، شروع به رشد می کند.

به توانایی افراد در شناخت و کنترل احساسات شخصی خود و دیگران و هم چنین استفاده از این توانایی برای تصمیم گیری بهتر، تفکر خلاقانه، انگیزه بخشیدن به خود و دیگران، لذت بردن از سلامتی و روابط بهتر و زندگی شادتر، «هوش هیجانی» می گویند.

 

9. بازی «شاید...» را جدی بگیرید

بازی «شاید... » یکی دیگر از بازی هایی است که به کودک کمک می کند احساسات گوناگون را درک کند. وقتی که در خیابان هستید و کسی را غمگین می بینید، این بازی را شروع کنید. اجازه دهید هر کس، دلیل ناراحتی او را حدس بزند: «شاید او، دیر به محل کار خود رسیده است»، «شاید با کسی، بحث کرده است» و...

 

10. الگو باشید

بهترین الگو برای آن ها باشید. کودکان، چیزهایی را که می بینند، انجام می دهند. بنابراین یک الگوی کامل برای او باشید. آیا شما، وقتی عصبانی هستید، کسی را کتک می زنید؟ آیا می توانید هنگام جر و بحث، آرامش خود را حفظ کنید؟ آیا با دیگران، احساس هم دردی می کنید؟ همه این کارها را نیز او، از شما می آموزد.

 

11. درباره اتفاقات دردناک سکوت نکنید

حرف زدن در مورد اتفاقات دردناک را به او یاد دهید. این کار، به کودک کمک می کند در زمان هایی که با اتفاقات دردناک مواجه می شود، احساسات خود را بیان کند.

 

12. از احساسات حرف بزنید

زمانی برای سرگرمی و شناخت احساسات، در نظر بگیرید. یادتان باشد که کتاب ها و فیلم ها، فقط برای سرگرمی نیستند. هنگامی که با کودک تان، کتابی را می خوانید یا فیلمی را تماشا می کنید، از او، در مورد اتفاقاتی که در کتاب رخ داده و شخصیت ها، سوال کنید و درباره چیستی و چرایی این احساسات با او گفتگو کنید.

 

13. موقعیت سازی کنید

از او بپرسید «تو، چه کار می کردی اگر...؟» شما می توانید هنگامی که در ماشین و پشت ترافیک هستید یا هنگام صرف شام دور میز، این بازی را با کودکان انجام دهید. سوال های مختلف، به او کمک می کنند تا در مورد راه های مختلف واکنش نشان داده در موقعیت های مختلف، فکر کند. برای مثال، از او بپرسید «اگر من، تو را به خاطر کاری که نکردی، سرزنش کنم، چه کار می کنی؟»

 



:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 20 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

 

تشویق فرآیند پاداش دهی به رفتار فرد به منظور برانگیختن شوق و علاقه مجدد او به انجام همان رفتار است. تشویق احساس خوشایندی در فرد به وجود می آورد كه می تواند در موفقیت های بعدی او نیز تاثیرگذار باشد.
تمامی افراد به طور غریزی دوست دارند مورد توجه دیگران قرار گیرند. از دیدگاه برخی كارشناسان تشویق به معنی دادن پاداش به افراد در مقابل انجام شكل خاصی از رفتار است كه مطلوب جامعه است و تنبیه نیز محروم كردن افراد از یك سری مزایا به دلیل انجام شكل خاصی از رفتار است تا آن رفتار دیگر تكرار نشود.
میزان تشویق و عمل در 2 كفه ترازو
هر فرد در شرایط خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی خاصی پرورش می یابد و استعداد و شرایط مخصوص به خود را دارد. بنابراین بهتر است معلمان باتوجه به ویژگی های اخلاقی و هوشی هر دانش آموز چگونگی بهره از استعدادها را به آن ها بیاموزند.
یك معلم بازنشسته با بیان این مطلب می گوید: تشویق باید متناسب با عمل هر فرد باشد، صلاح نیست كه در برابر یك كار كوچك و كم اهمیت تشویق های بزرگی انجام شود.
مستوفیان می افزاید: اگر تشویق در بین جمع انجام گیرد، تاثیرگذاری بهتری دارد و بقیه دانش آموزان نیز ترغیب می شوند تلاش مضاعف كنند تا به موفقیت برسند.
یك مدیر مدرسه نیز می گوید: در بعضی از موارد كمبود انگیزه دانش آموزان نسبت به یادگیری دروس، ناشی از شكست های پی در پی آنان است كه بهترین راه حل برای رفع این مشكل، علاوه بر ارتقای كیفیت آموزشی، تشویق آن ها هنگام كسب موفقیت های هرچند كوچك است.
وی می گوید: معلمان باید سعی كنند كه رفتار مطلوب دانش آموزان در آن ها تقویت شود زیرا مهم ترین عامل نگه داشت و تداوم رفتار مطلوب، تقویت آن است.
یک معلم دوره ابتدایی در خصوص چگونگی تشویق می گوید: تشویق باید به دور از هرگونه افراط و تفریط باشد. همچنین اگر قرار است دانش آموزی در جمع دانش آموزان دیگر تشویق شود، حد اعتدال باید درنظر گرفته شود.
یك كارشناس علوم تربیتی معتقد است: تشویق و ترغیب از مهم ترین اركان روان شناسی تربیتی و عامل موثری برای تحریك انگیزه های پیشرفت و عملكرد فرد در فرآیند یادگیری و تقویت رفتارهای مطلوب است.
وی ادامه می دهد: همه انسان ها حتی بزرگسالان تا آخر عمر نیاز به تشویق دارند زیرا تشویق موجب رغبت، دلگرمی، نشاط و تحرك می شود و انسان را به جدیت وا می دارد.
وی با اشاره به این كه فردی كه مورد تشویق قرار می گیرد، احساس آرامش، رضایت خاطر و اعتماد به نفس می كند، می افزاید: در این حالت فرد با جدیت بیشتر برای تحمل دشواری ها آماده می شود ولی اگر مورد نكوهش قرار گیرد دلسرد و بی رغبت می شود، احساس ضعف و حقارت می كند و نمی تواند از استعدادهای خود به نحو مطلوب استفاده كند.
وی اضافه می كند: اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی پذیرفته شده است و بهشت و جهنم، انذار و تبشیر پیامبران، آیه های مربوط به پاداش و كیفر جلوه هایی از تشویق و تنبیه است.
یكی از معایب تشویق بی جا و بیش از حد وابستگی فرد به عوامل كنترل بیرون از خود است همچنین به عقیده كارشناسان اگر در اعمال تشویق دقت لازم به عمل نیاید و تشویق در قالب رشوه باشد، اعمال فرد وابسته به گرفتن پاداش می شود و ممكن است در همه جا انتظار پاداش عملی یا معنوی داشته باشد، از همه طلب كار شود ولی خودش احساس مسئولیت نكند. تشویق و تحسین بیش از حد، فرد را دچار غرور و خودبینی می كند.
امیرالمومنین(ع) می فرمایند: چه بسا افرادی كه به سبب تعریف و تمجید مغرور می شوند. و در جایی دیگر نیز فرموده اند: در مدح كسی زیاده روی و مبالغه مكن
تشویق موجب تكرار و محرومیت موجب جلوگیری از تكرار یك رفتار می شود
بهزاد محمدزاده جامعه شناس، تشویق را نوعی قدردانی از فرد و در نتیجه تكرار آن رفتار و تنبیه را محروم كردن فرد به دلیل انجام شكل خاصی از رفتارها می داند. به عقیده وی تكرار عمل سبب درونی شدن رفتارها در افراد می شود، به طوری كه از آن پس، آن رفتارها را تكرار و از انجام رفتارهای بد پرهیز می كنند.
به كارگیری تشویق و تنبیه برای ترویج رفتارهای مطلوب در جامعه
محمدزاده عقیده دارد: به كارگیری تشویق و تنبیه برای ترویج رفتارهای مطلوب در جامعه موثر است. زمانی باید تشویق یا تنبیه به كار برده شود كه بخواهیم شكل خاصی از رفتارها به عنوان هنجار در جامعه ترویج یابد و یا از انجام عكس آن جلوگیری شود. وی هدف از تشویق و تنبیه را درونی كردن رفتارهای مطلوب جامعه می داند.
این كارشناس با بیان این كه تشویق باید از یك روال منطقی برخوردار باشد و حد و مرز مشخصی داشته باشد، می گوید: تشویق باید منطبق با میزان اهمیت رفتار موردنظر باشد و به منظور تقویت آن رفتار انجام شود.
وی خاطرنشان می كند: اگر برای تقویت یك رفتار كم اهمیت فرد را به شدت تشویق كنیم یا برای یك رفتار پراهمیت از میزان كمتر تشویق استفاده شود در هر 2 مورد نتیجه مطلوب، حاصل نخواهد شد، بنابراین بسته به میزان اهمیت رفتار موردنظر تشویق ها باید تناسب لازم را داشته باشد تا تاثیرگذار باشد.
وی می افزاید: اگر تشویق ها بیشتر از میزان اهمیت رفتار مورد نظر باشد، كارآیی و تاثیرگذاری آن از بین خواهد رفت.
این جامعه شناس با اشاره به این كه تشویق و تنبیه مكمل یكدیگر است، می افزاید: در مقایسه تشویق و تنبیه مشخص شده است كه اهمیت تشویق در تثبیت رفتارها بیشتر از تنبیه است.
وی بر تشویق دانش آموزان تاكید می كند و می گوید: در برخورد با رفتارهای دانش آموزان بهتر است بیشتر به تشویق آن ها پرداخته شود هرچند كه تنبیه نیز در جای خود لازم و ضروری است.
وی می افزاید: در خصوص دانش آموزانی كه باید مورد تشویق قرار گیرند، باید رعایت عدالت در بین دیگر دانش آموزان درنظر گرفته شود و افراط و تفریط و تشویق ها وجود نداشته باشد.
وی می گوید: مزیت تشویق این است كه اگر به جا و به اندازه انجام شود، بیشترین تاثیر را در تثبیت رفتارهای مطلوب اجتماعی به جا خواهد گذاشت.
وی در خصوص تاثیر تشویق بی جا عقیده دارد: تشویق اگر بیجا و بی موقع باشد و با اهمیت رفتار مورد انتظار تناسب نداشته باشد تاثیری ندارد؛ حتی ممكن است تاثیر منفی نیز از خود به جای بگذارد و بدآموزی هایی را برای افراد در پی داشته باشد.
محمدزاده در مورد چگونگی تشویق دانش آموزان می گوید: به دلیل این كه بعضی از دانش آموزان دارای حساسیت های خاصی هستند باید جانب عدالت و انصاف در تشویق های اعمال شده بین دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد زیرا ممكن است این تصور برای آن ها ایجاد شود كه تشویق ها عادلانه نبوده است و در این صورت تشویق یك مربی از آن ها حساسیت هایی را در دیگران ایجاد می كند و یك روحیه عناد و لجبازی در آن ها به وجود می آورد به طوری كه به جبهه گیری و عكس العمل دست می زنند.
وی اضافه می كند: تشویق در كنار تنبیه مطرح می شود و این دو در كنار یكدیگر می تواند موثر واقع شود زیرا تشویق باعث تكرار و تنبیه باعث جلوگیری از تكرار یك رفتار می شود و این خود سبب می شود آن رفتار خاص بهتر و سریع تر نهادینه و به شكل یك هنجار مطرح شود.
 


:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

 



:: بازدید از این مطلب : 88
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

 



:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

 



:: بازدید از این مطلب : 122
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

 



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی فاضلی ورزنه

اردوی تپه ماسه های ورزنه

 



:: بازدید از این مطلب : 126
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 دی 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد